تلاش برای دیدن 49.9 رو ترازوووو....

میخوام از همین امروز تا پایان سال 92 یه مسابقه 30 روزه بذارم بین اعضای گروه 6

3 نفر برتر گروه 6 که بیشترین کاهش ها رو داشته باشن روز 29 اسفند معرفی خواهند شد!

بچه ها ببینم چه میکنید هااااا

نام	سن	قد	شروع	هدف	4 اسفند	11 اسفند	18 اسفند	25 اسفند	کاهش در ماه
شانون	---	160	85.5	---
ستایش	39	165	93	69
صدا	27	162
نیروانا	27	170	82.5	65
سمیرا	31	163	90	65
ساحل	25	155	66	52
مهدیه	22	168	95	68
دکترالی	22	172	85	65
ایراندخت	26	172	73	65
افسانه	36	165	81	69

نفر اول کاهش در اسفند ماه 92:

نفر دوم کاهش در اسفند ماه 92:

نفر سوم کاهش در اسفند ماه 92:

خدایا شکـــــــــــــــــــــــــــــر...

امروز نتیجه عمل خواهرم معلوم شد و مثبت بود و اینقدر ذوق دارم که نمیدونم چطوری باید خدارو شکر کرد......

پ.ن : کاهش خوبی هم امروز رو ترازو دیدم.. اما تا شنبه که اعلام وزن هست نمیگم که سورپرایز باشه :دی

واااای یه عالمه نوشتم اما همش پرید!!!!

گفتم که همیشه و از بچگی ماه بهمن که ماه تولدم هست رو خیلی دوس داشتمو دارم و همیشه حسم اینه که تو این ماه برام پر از خبرای خوبه...

امسال هم گذشت .. و روز 17 بهمن که روز تولدم بود من خونه آبجی خانوم بودمو دلم گرفته بود همچین روزی Mbn پیشم نیست.داشتم ناهار درست میکردم آبجی هم که در استراحت مطلق بود یهو زنگ در به صدا در اومد و از آیفون دیدم Mbn پشت در هست واااقعا سورپرایز شدم. با یه جعبه شیرینی و تبریک روز تولدم وارد شد و عصر هم شوهرخواهرم از سر کار اومدو اونشب دور هم کلی خوش گذشت.. کادوهامم نقدی بود ;)

هفته ی بعدشم رفتیم سا.ری خونه پدر شوهری.اونجا هم از خواهرشوهرم یه ست سه تیکه تاپ شلوارک کادو گرفتم که خیلی خیلی نازه  مخصوصا رنگش. ترکیب سبز و زرد ومن عاشقشم ینی. ضمنا اونجا در راستای این تصمیم که قرار شد بجای مراسم عروسی یه سفر بریم و یه ماشین بخریم، اونجا واسه ماشین ثبت نام کردیمو ایشالا تحویلش اردیبهشت هست. منم تا اون موقع جهیزیه رو باید بیارم بچینمو بعد هم سفر و ایشالا بیایم سر خونه زندگی و شروع روزهای تازه...

کلا خداروشکر همه چی بر وفق مراده و گاهی چیزای ریزی تو زندگی هست که خیلی نشونه های خوبیه شاید نشه بیانشون کرد واسه بقیه فقط به خود آدم قوت قلب میده و اینکه حس میکنی چقدر خدا هوای زندگیتو داره...

این نشونه ها بهترین حال رو به من میده.. بابت این حس و حالم هرچی خدارو شکر کنم کمه.

حال و هوای دم عید که بخودیه خود همیشه برام دوست داشتنیه.. پر از شور و هیجان و البته یکم غم انگیزه بخاطر تموم شدنه یک سال دیگه از عمر و زندگیمون.. اما همیشه تحول برام لذات بخشه..

امیدوارم این روزای آخر سال 92 بتونیم بهترین تصمیمها رو واسه سال جدید بگیریم و زندگیمون رنگ و بوی تازه بگیره.. :)

سلاااااااااام به دوستای گلم..

گروه 6یهای عزیز منو بابت این 2هفته نبودنم ببخشید واقعا دسترسی به نت نداشتمو خیلی سخت بود سرزدن به اینجا...

دلم خیلی براتون تنگ شده بوووود. این 2 هفته از مشاورم مرخصی گرفته بودم و از امروز دوباره استارت میزنم.

وزنمم هم بایدبگم خوشبختانه خیلی مراعات کردمو فقط 200 گرم افزایش داشتم.یعنی 59.8 که اونم میجبرانم ایشالا!

دقیقا یک ماه دیگه مونده تا عید و در عادیترین حالت اگه هفته ای یک کیلو کاهش بیارم باید عدد وزن زیر 56 رو ببرم اونور سال...

امیدوارم همتون تمام تلاشتون رو تو این یکماه بکنید تا با اضافه وزن کمتری سال جدید رو شروع کنیم :)

یادم رفت بگم از دیشب اومدم بیش همسر.. یه عالمه دلم براش تنگ شده بود این مدت که خونه آبجیم بودم. با اینکه هفته قبل باهم رفته بودیم ساری.. از داشتنش  خیلی خوشحالمو خداروشکر میکنم... وقتی نزدیکیم همه چی آرومه... :*

2روزی اومدیم ساری با mbn و امروز داریم برمیگردیم تهران.من میرم خونه آبجی خانوم و mbn هم میره سر کارش زنجان..

امروز صبح رفتم گل بهار جونی رو دیدم.. کلی از دیدن روی ماهش ذوق کردم.. :)

من تا سه شنبه ی بعد نت ندارم باز! از وزنم هم دقیق خبر ندارم اما همه اینجا میگفتن خلی فرق کردی و لاغر شدی ... پر انگیزه ام واسه ادامه ی رژیم و اینکه تا عیذ عدد 55 رو خدا کنه ببینم....

سلاااام دوستای خوبم.آقا من مردم از بی نتی.. البته همچنان نت ندارم اما با بدبختی با گوشی الان تونستم بیام و پست بذارم.دوستای گروه 6 ببخشید که امروز نتونستم وزناتون رو اعلام کنم اما به جز ابراندخت و نیروانا کسی هم اعلام وزن نکرده و خیلی از بقیه ناراحتم حالا پس فردا که نت خواهم داشت میام به حساب تک تکتون میرسم.بعله! دوستانی هم ک با کامنتاشون احوالپرسم بودن خیییلی ممنونم.مخصوصا پریسای مهربون و گل بهار عزیزم.. تا پس فردا بای.

سلام به دوست جونای رژیمیه خودم.

من امروز دارم میرم تهران خونه آبجیم. آبجیم یه عمل داره که میرم پیشش باشم. خود عمل چیز خاصی نیس اما نتیجه اش که 2 هفته بعد معلوم میشه برامون مهمه. دعا کنید که خیر باشه...

میرم 1 هفته پیش آبجی خانوم هستم و بعد MBN میاد تهران و ازونجا میریم شمال خونه پدر شوهری... ایشالا...

ممکنه تا هفته بعد نت نداشته باشم.. اما با گوشیم پیاماتونو میخونم و تایید میکنم پس اگه جواب ندادم دلخور نشین دوستیام :*

امیدوارم این هفته بتونم کاهش بیارم...

ساعت 11:10 : کلی ظرفای دیشب مونده بود که نشسته بودمو میخواستم واسه شام همسر هم غذا درست کنم که دارم میرم تهران امشب حداقل بی شام نمونه میدونین چی شد؟؟ آب قطع شدههههه :(((

خدا کنه بیاد زودتر وگرنه همینجور باید بذارم برم نمیخوااااااااااام..

11:45 :گویا چاره ای نیس باید همینجوری بذارم  و برم چون داره دیرم میشه... به MBN پیام دادم که اوضاع ازین قراره اونم کلی اطمینان داد که اشکال نداره و خودم میام اوکی میکنم تو برو دیرت نشه! اما دلم آروم نیس اینجور :( من برم دیگه... کلی هم برف اومده اینجا خدا کنه تا ترمینال به راحتی برم.

گروه 6 یهای عزیز! این هفته هم رنگ وزناتون سبز بود اکثرا و مررررسی دارین :)

ایراندخت جون و خودم دهه عوض کردیم :D

و البته بازم ایراندخت و نیروانای با ارادمون بیشترین کاهش رو داشتن و ایولااااا  1300 گرم :*

با وزن 59.6 در خدمتتون هستم :)

البته این هنوز برام اونقدری که باید ذوق نداره باید از 58 بیام پایین تا واقعــــــــــــا خوجال شم..

اما بازم شکر که کاهش خوبی داشتم.

آقا اینجا اینقدر هوا سررررده که نگوووو عملا یخ میزنی بری بیرون. دیروز 9 درجه زیر صفر بود اما خبری از برف نبود.. ولی خوب اینجا بیشتر از همه کشوربرف میاد هنوزم کوه ها پر از برفه از چند هفته پیش که کلی برف اومد. درسته اینجا غریبیم منو همسر اما دوس دارم... زود عادت میکنم به فضایی که هستم.