به یادتون هستم. ایشالا وقتی برگشتم اینجا پر از مانکن شده باشه :)
آقا من روزنه تو این وبم دارم مینویسم ولی هیچ کدومتون نمیاین اونجا!
خب بیاین اونجا دیگه!!
کلیک کنید... وب جدیـــــــــــدم!
| وزن | وزن مطلوب | کاهش | کاهش مطلوب | تاریخ | وزن | وزن مطلوب | کاهش | کاهش مطلوب | تاریخ | وزن | وزن مطلوب | کاهش | کاهش مطلوب | تاریخ |
| 60.0 | 0 | 1 آذر | 61.7 | 60.9 | 0.7+ | 0.1- | 1 آبان | 60.5 | 60.4 | 2.2- | 0 | 1 مهر | ||
| 59.8 | 0.2- | 7 آذر | 63.0 | 60.6 | 1.3+ | 0.3- | 7 آبان | 62.2 | 60.1 | 1.7+ | 0.2- | 7 مهر | ||
| 59.5 | 0.3- | 14آذر | 60.3 | 0.3- | 14 آبان | 62.0 | 59.9 | 0.2- | 0.2- | 14 مهر | ||||
| 59.2 | 0.3- | 21آذر | 60.0 | 0.3- | 21 آبان | 61.0 | 59.7 | 1.0- | 0.2- | 21 مهر | ||||
| 59.0 | 0.2- | 28آذر | 60.0 | 0 | 28 آبان | 61.0 | 59.7 | 0 | 0 | 28 مهر | ||||
| تعویض اهداف | ||||||||||||||
*جدول تکمیل شده تابستون + جدول زمستونم گذاشتم تو ادامه مطلب، خالی از لطف نیست! حداقل واسه خودم!
گریه کردم و حالم خیلی بهتر شد
کی گفته همیشه باید موج مثبت بدیم اصن؟
خب آدم بعضی وقتا کم میاره!
از بعداز ظهر(=بعد از ناهار) که گریه کردم و حالم بهتر شــــــــــد، دیگه هیچی نخوردم جز 10 گرم نون جو و کمتر از 5 گرم مرغ
آفلین آفلین
ساحل جون حرفات خیلی آرومم کرد، انصافا... :*
تمام ترس و نگرانیو استراسامو
ناراحتیامو، غم و غصه هامو
محبت و دوست داشتن و هرچی عشق تو دلم دارم
حتی شادیا و دلخوشیامو...
دلم میخواد مثل یه ربات زندگی کنم...
کاش میشد...
سرم درد میکنه، دلم میخواد با صدای بلــــــــند گریه کنم...
ای خدا چرا آدم حق نداره یه روز تو زندگیش نا امید باشه؟؟
چرا آدما باید همیشه حالشون خوب باشه تا دیگران ازشون راضی باشن؟؟
اصلا چرا دیگران باید از آدم راضی باشن؟؟ معلومه چرا چون منظورم از دیگران مامانمه و ناراحت میشم اگه راضی نباشه
از ناراحتیات نگو... حالت بدتر میشه
ولی من دارم خفه میشم دیگه
حالم داره از همه چی به هم میخوره
نه درس سر جاشه و نه رژیم، دو هفته اخیر درس خوندنم افتضاح بوده، افتضاح...
رژیممو رعایت میکنم و همشم اضافه وزن میبینم... حالا این به درک اصن...
درسم... درسم... :((
خدایا فقط خودت میتونی کمکم کنی... من چه مرگم شدهههههههههههههههه
بچه ها کالری آش رشته بدون کشک چقده یه ملاقه ش؟
وزنم یکم اومد پایین. امروز 61 (و یکمی کمتر!) بودم
بچه ها جونم این 3-4 روز دو تا مهمون عزیز دارم، دوستام دارن از شهرشون میان پیشم. خیلی خوشحالم
یکم فرصت ندارم، ببخشید اگه وقت نکردم جواب کامنتارو بدم
میــــــــــــــــــترا جونم خیــــــــــــــــــــلی ذوق کرده کامنتتو دیدم عزیزم.
دلم واست خیلی تنگ شده بوددددددد
وزن دیروز: 60.700
کالری دیروز: 1400
وزن امروز: 62.200
به نظر شما همچین چیزی ممکنه؟؟!!
یه دسته کتابو با ترازوی دیجیتال آشپزخونه وزن کردم و ترازومو باهاش چک کردم. درست بود!!!!
نکنه ترازوم قبل از این اشتبا نشون میداده؟
روز از نو... روزی از نو... 62!!!!!!
ای بابا..............
کالری دیروز: 805
فعالیت: کلا صفر!!!
وزن امروز: 100 گرم افزایش نسبت به دیروز، 100 گرم کاهش نسبت به چهار روز پیش 
60.500
بچه ها کسی از آرزو خبر نداره؟
خیلی نگرانشم 
به به که چه هوائیــــــــه
خب متاسفانه پیش بینیم درست از آب درومد و وزنم امروز رفت بالا...! 60.400... یعنی توی دو روز 100 گرم کاهش داشتم.
ولی (تقریبا) اصلا ناراحت نیستم، چون من هیـــــــــــچ خطایی نکردم
حالا دلیل نمیشه چون یه هفته کاهشم خیلی خوب بوده (اونم به خاطر تموم شدن تغییرات هورمونی) انتظار داشته باشم هر روز کاهش ببینم. خب وزن من کمه و خیلی نزدیکم به هدفم.
حتی اگه هر دو روزم 100 گرم کم کنم بازم آخر ماه یک کیلو و نیم سبکترم و این جوری (یعنی 2ماه قبل از موعدی که مشخص کردم!) به هدفم می رسم.
مرجان! من از تو بیشتر از هفته ای 400-500 کاهش نمیخوام (هر چند میدونم بیشتر از این واسم کاهش میاری!)
موفق باشید دوستای گلم
:*
هر روز همین حدوده...
ولی نمیدونم چرا انقد احساس سنگینی میکردم.
رفتم رو ترازو دیدم بله! خیلی زیاده!
میدونم مال چیه... مال هندونه است!
کاش تا فردا هضم بشه!!!!!
از ساعت 8 شب یه خرما خوردم دیگه فقط... ولی هنوزم احساس میکنم 2000 تا کالری خوردم!
خدا به فردام رحم کنه. خدایا حالمو نگیر انصافا، من خطا نکردم!
رفتم وب مرجان وزنشو ببینم، اول یکی از پستهاشو دیدم که: من با هوس خوردنم هر روز مبارزه می کنم و مغلوبش میکنم و... متاسفانه فرصت نداشتم بقیه شو بخونم!
آقا اجازه؟ یه چیزی بگم؟
من نمیدونم چرا هوس ندارم دیگه. خیلی خوبه!
هیچی همین، خواستم به همه اونایی که هنوز هوس میکنن غصه بدم 
مغزم زائل شده، شما به بزرگی خودتون ببخشیــــــــــــــنـــد!
ولی جدی گفتم!
خیلی ذوق دارم، خیلی!
میخوام برم کتابخونه الان.. فقط اینو بگم:
امروز وزنم 60.00000000کیلو تمام بود!
تمام دیروز بعد از ظهر زیر 60 کیلو و تو دهه 50 بودم. واقعا حس خوبی بود!
من از سوم راهنمایی تا حالا عدد 50 رو ندیده بودم رو ترازو!
وای خدا مرسی!
امیدوارم یکشنبه حداقل 59 رو به شانون اعلام کنم!
دوستون دارم. واسم دعا کنید
آقا دیدین؟؟؟!! دیدین گفتم من خطا نکرده بودم؟!!
تغییرات هورمونی عجیب غریب وزنمو بالا برده بود، از یه هفته قبلش افزایش وزنم شروع شده بود و هر روزم تغییر میکرد و کم و زیاد میشد،
ولی همش وزنم بالا بودو من کم کم داشتم فکر میکردم که این افزایش ربطی به تغییرات هورمونی نداره که انقد بالا پایین میشه!!!
ولی امرووووووووووووووووووووووووووز صبح (که دیگه تموم شد پ.پ)، از 2 روز پیش، 1200 گرم کمتر بودممممممممم(یعنی 61.500)
تازه الان از صبحم 500 گرم کمترم!!!(یعنی الان بعد از دریافت 940 کالری از صبح!!! 61 کیلو بودم)
خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــی خوشحالم!
من همیشه گفتم، بازم میگم... هیچ تلاشی بی نتیجه نمیمونه!
میدونید چیه؟! الان انگیزه ام هزار برابر شد واسه درس خوندن!
امیدوارم دیگه وزنم بالا نره و باز تا تغییرات هورمونی بعدی که قراره حرصم بده برسم به 60
وای خدا! خیلی خوشحالم! خیلی خیلی خیلی!!!!
سلام سلـــــــــــــــــــــــام به معدود خوانندگان و شنوندگان عزیز باقی مانده ی رفیق!!
بچه ها؟؟؟؟؟؟ مامان خانوم از کیه رفته؟ کی برمیگرده؟؟؟
وای انقد دلم واسه اکرم تنگ شده...
احتمالا بعد از این دور مسابقه ی آرزو، یه چند وقتی هفتگی وزن میکنم. وقتی هر روز وزن میکنم هر روزم انتظار کاهش دارم و واسه وزن من یکم عجیبه هر روز کاهش داشتن، مگه اینکه آدم بخواد رژیم سخت بگیره که من شرمنده ام تو این مورد 
امروز عقد دوستمه، منم باوجود اینکه اصلاااااااا وقت ندارم مجبور شدم امروز کلا درسو بیخیال شم و به خودم برسم و حاضر شم واسه مهمونی!
حالا ایشالا عصر که برگشتم میشینم میخونم... از ساعت 7ام که شروع کنم تا 12 شب 5 ساعت وقت هست!
دوستون دارم، ماچ موچ
800 گرم تو یه روز، و 1000 گرم تو دو روز!!
ولی من دست از پا خظا نکردم و این وزن سر به هوا برمیگرده سرجاش. من میدونم 
وای من امروز ترکوندم! هم رژیم عالی بود، هم دررررررررررررررررسسسسسسسسسسسسسسسسس
خدایا مرســـــــــــــــــــــــی
بچه ها وقتم خیلی خیلی کمه! واسم دعا کنیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
ساحل جونم وبت باز نمیشه الان... اینو یه نگا بنداز: http://www.rejim-e-marjani.blogfa.com/post/263
این تغییرات هورمونی نه تنها وزن آدمی را مورد عنایت قرار می دهد، هرماه واسه اینجانب یه سرم با دو تا آمپول مسکن رزرو میکنه تو بیمارستان...
جاتون خالی نباشه به هیچ وجه، امروز از درد، و البته طبق معمول، یه دو ساعتی بیمارستان زیر سرم بودم...
دکتره گفت نبضت خیلی پایینه به خاطر داروهای میگرنت. باید با دکترت مشورت کنی که هرچه سریعتر داروتو کم کنه و قطعش کنه...
دیگه اینجوریه دیگه. اول جوونی مارو داشته باش تروخدا! 
رژ.یم.مو خیلی خوب رعایت میکنم. واقعا راضی ام از عملکردم. میدونم وزنم بالاخره میاد پایین. هرچند تو این دو هفته وزنم بیشتر شده. ولــــــــــــــــــــــــی میدونم پایین میاد
درسامم خوب پیش میره، البته اگه مریضیم بذاره که 3 روزه الان از درس خوندن انداخدتم...
ولی من خیلی مصمم. اصن دارم میترکم از مصممی!!! 
ولی با این وجود یه کوچولو تو 3 روز اخیر کشوندمش پایینتر...
امروز: 62.200
کجایین شماها؟!
دیروز 7 سـاعت خوندم. تا ساعت 9.5 شب... بیشترم میشد بخونم
وزنم دو روزه نزدیکه 1 کیلو رفته بالا... خب نزدیک پ.پ است... امیدمو از دست نمیدوم، ناراحتو بی انگیزه ام نمیشم 
میگم همه جا انقد خلوت شده یا فقط وب منه...؟؟؟؟!!!!!
آفرین به خودم... تو این چند روز 600 گرم اضافه کردم. باید سریع پسش بدم البته
امروز 61.800 بودم... اگه میانگین بگیرم یعنی 15 شهریور 61.500 بودم و 14 شهریور 61.350 (که میگیرمش 61.400 )
شماها چه خبر؟ کجا چیکار میکنید؟!
5 روزه واسه عروسی دختر عمو جووووونم اومدیم تهران، با وزن 61.2 اومدم. فکر کنم با 63 برگردم! باور کنید! 
از فردا صبح علی الطلوع دوباره کالری شماریو شروع میکنم 
این چند روز درسم خوندم، خیلی راضیم از این حرکت خداپسندانه ام! 
دوستون دااارررررم. ماچ ماچ ماچ
اینام اونیکی وبام:
این رژیمی: be55miresam.blogfa.com
اینم درسی: memaritehran-93.blogfa.com
دوستانی که رمز خواستن بگن، فقط عزیزایی که من نمیشناسمشون، شرمندم نکنن...
این عکسا مال وقتیه که کیلو بووودم... روز 25 مرداد 92.
بخدا بخندین قهر میکنمــــــا! :))
امروز روز آخر کارم بود! زدم بیرون دیگه! اصلا وقت درس خوندن واسم نمیذاشتو.. حقوقشم که... نپرسید اصلا!
آخرش رئیس گفت ایشالا کنکورتو دادی باز برگردی پیش خودمون، منو میگی؟ خر کیف، ذوق مرگ :))
آخه اونیکی صاحب شرکتمون روزی یه بار به من رشوه میداد که آقا نرو! بمون بیا با هم میخونیم اصلا! (باز ذوق مرررررررررگ) حتی امروز تا عصر ساعتای 6و7 بازم باورش نمیشد که تصمیم جدیه
آخه من یه هفته پیش گفتم که دیگه نمیخوام ادامه بدم، ولی گفتم تا 10 شهریور وایمیسم که نیروی جایگزین بیارین (البته نیرو هم پیدا نکردن شکـــــــــــــــر خدا، بلکه یه ذره قدرمو بفهمن دیگه، هوم؟! )
جمعه فهمیدم گرایشی که میخوام چقدر سنگینه واقعا!!!!! واسه این همون از جمعه نشستم به درس خوندن.
از کاهش وزنم بسیــــــــــــــار راضیم، البته 3 روزه استاپ کردم، اما بازم راضیم، ازینجا به بعد هفته ای 300-400 گرم کاهش واقعا واسم قانع کننده اس
راستی 14-15 عروسی دختر عمومه، حنابندونش نمیدونم چجوریه، اگه مختلط باشه لباس وناسب ندارم، چند روزه دارم میگردم، ولی هیچی پیدا نمیکنم :(( اصن اعصابم ریخته به هم :(
انقد اراده م واسه درس و رژیم تو اوجه که فقط خودم میدونم! خیلی خیلی از خودم راضی ام، مرســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی خدا که دعاهامو بی جواب نذاشتی، عاشقتم، عاشق عاشق عاشق!!!!
بچه هاااااااااااااااااا بابا بیاین اونیکی وبم! من اون وبمو هر روز آپ میکنم و برنامه هامو اونجا مینویسم!
اینم آدرسش: be55miresam.blogfa.com
دیگه چی بگــــــــــــــــم...؟؟؟ هیچی دیگه... حرفی ندارم، جز اینکه دوستون دارم دوستای با وفا و بی وفا! :)) :*
خانم یا آقای "مرده"، من فعلا زیاد وزرش نمیکنم. ولی قبلا خیلی ورزش میکردم. ورزش بدون رژیم غذایی لاغر نمیکنه چندان. از طرفی رژیم غذایی بدون ورزش تیپتو نمیسازه، شل میشی
در حال حاضر 3 روز باشگاه والیبال میرم، پیاده رویم خیلی کم دارم، شاید 2-3 ساعت در هفته بیشتر نباشه
راستی آدرسی چیزی واسم نذاشتیا ;-)
پیش نویس!:
دیگه رژیم گرفتن واسم هیچ سختی ئی نداره، گاهی یکی دو روز تو هفته کم میارم و کالریم میره واسه 1600-700 ولی کم نمیارم، نا امید نمیشم، نمیگم دیگه تموم شد...!
وزنی که توی بهار با کالری 400 تا در روز کم نمیشد، حالا داره روزانه پایین میاد...
این که نتیجه اراده تو به چشم ببینی واقعا لذت بخشه، تمام سختیا فراموشت میشه و دلت میخواد دیگه هیچی نخوری!
اصل مطلب:
سلام عزییییزای دلم. خوبین؟ ما رو نمیبین خوشین؟!
یادتونه که من از 9 صب تا 1 ظهر و از 5 تا 8.5-9 شب میرفتم سرکار. البته کار آموز بودم، ولی معلوم نبود واسه چه مدت! تو اون اوضاع و احوال عرض دو ماه فقط تونستم یه فصل از درسامو بخونم! بالاخره واسه این دو تا دلیل از اونجا اومدم بیرون، البته شنبه و یکشنبه ام میرم همچنان.
تصمیم دارم درس بخونم واسه ارشد، حســــــــــــــــــــــابی! خیلی واسم مهمه، خیلی... الان واسم همه چیزه
از طرفی پروژه کارشناسیم دارم این ترمو حسابی باید انرژی بذارم واسه اونم تا یه پروژه خوب بدم و رزومه ام یکم پربار بشه!
واسه ارشد معماری کامپیوتر تهرانو میخوام(شهر تهران.. حالا هر دانشگاهی)... و خیلی خیلی تلاشم اینه که روزانه قبول بشم، ولی رتبه زیر 250 می خواد و منم پایه م فوق العاده ضعیفه!
خلاصه اینکه واسم دعا کنید
تموم تلاشمو میکنم. میدونم اگه واقعا تلاش کنم میتونم همین امسال "تهران" قبول شم.
راستی من این مدت که نبودم یه وب دیگه زدم و جدولا و برنامه های روزانه م رو اونجا نوشتم. اونجا واسم خوب بود... آدرسش اینه، اگه دوس داشتین بهم سر بزنید و لینکم کنید:
be55miresam.blogfa.com
بله! به 5 میرسم، به زودی... شک ندارم.
دارم بدو بدو از برنامه هام جلو میزنم! این خیلی خوبه!!
یه وب دیگه ام میخوام بزنم واسه درس خوندنم!! 
جا داره دوباره تولد شهریوریای عزیزمو تبریک بگم. سارا، سمیرا و نگین عزیزم. از دور میبوسمتون، سه تاتونم خیلی خیلی دوس دارم تولدتون مبــــــــــــــــــــــــــــــــــااااااااااااااااااارک 
بچه ها جون هرکس تو ارشد خوندن، به خصوص رشته منو گرایشی که میخوام تجربه و تبحر داره تروخدا دریغ نکنید! راهنماییم کنید، باشه؟؟!
به کمکتون احتیاج دارم، من میخوام همین امسال برم تهران!
وب سارا رو زده 19 روز پیش آپ شده... اونوقت میرم میبینم دو روز پیش آپ شده... حتما بقیه ام همینجورین دیگه
بلاگفا شورشو دراورده واقعا...
راستی کاکتوس جونم هرچی نظر میذارم میگه کدت غلطه :(
تولدت مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک عزیزم...
تولد سمیرا جونمم مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک
تولد نگین عزیزمم خیلی خیلی خیلی خیلی مبارک، با وجود تینکه بهم سر نمیزنه و ازم اصلا خبر نمیگیره!
بازم تولد نزدیک داریم؟ :*
یه عالمه تعریف دارم واستون، فردا-پس فردا میام میگم!
خوبیـــــــــــــن؟ کجاااااااااااااااااایین؟
من که کلی دختر خوبی بودم تو این مدتی که رفته بودم، البته به جز سه روز اخیر که به شدت هوس شیرینی داشتم، اونم فکر میکنم به خاطر پتغییرات هورمونی بود.
امروز، بعد از 28 روز که رفتم، با کاهش 2.2 کیلویی برگشتم،
یعنی وزنم از 64.700 رسیده به 62.500 (تازه تغییرات هورمونیم این وسط حضور فعال داره هـــا!)
ولی درصد چربی بدنم ثابت مونده...
روز رفــتن(5 مرداد 92):
| Body Mass Index: | 24.1 kg/m2 |
| Percent Body Fat: | 29.0% |
امـــــــــروز(1 شهریور):
| Body Mass Index: | 23.2 kg/m2 |
| Percent Body Fat: | 29.0% |
